محمد جعفری
برخی از فعالین رسانه و حتی مسئولین جنوب استان مدتی است که علم مخالفت و شورش علیه همه تصمیمات و برنامه های اعلام شده از سوی مرکز استان برافراشته اند و خود را هماره متضرر و حق از کف داده در تعامل با استان می پندارند.
در این باب ذکر چند نکته و پیش بینی اتفاقی نامیمون حاصل از این اشتباه استراتژیک و تفکر ناصواب که حاصل توسعه نامتوازن و نام نهادن رستم بر فرزند و ترسیدن از صدا زدن با آن نام است ضروری می نماید.
در حال حاضر و حتی با پذیرفتن همه انتقادات فعالین جنوب استان، آیا این چهار شهرستان از نظر وضعیت آلودگی زیست محیطی، اشتغال، زیرساخت و سایر مسائل مشابه هم هستند؟ آیا آب و هوای جم با عسلویه و سواحل کنگان با دیر شبیهاند؟
برخی از دوستان به گونه ای از استفاده مرکز استان و سایر شهرستان ها از بودجه جنوب سخن می گویند که اگر کسی نداند، می پندارد که مرکزنشینان پردیسی با خیابان هایی از سنگفرش طلا برای خود ساخته اند و نمی بینند که با هر بارندگی جزئی حتی در مرکز استان، بلم و قایق از اتومبیل و موتور در همان خیابان ها کاراترند! مرکز استانی که از یک سینما محروم است!
این تفکر حتی برخی را به سمت و سوی دایه های مهریان تر از مادر در فراسوی مرزهای استان کشانده است.
نتایج مخرب بلند مدت این تفکر جزئی نگر و سطحی که اتفاقا بیشتر از سوی اصحاب رسانه و صاحبان قلم شهرستان های کمتر آلوده و به تعبیر همان دوستان دورتر از اگزوزهای صنعتی نشات می گیرد، مطالبه گران جم و دیر و حتی برخی مناطق کمتر آسیب دیده از تبعات استقرار صنایع آلاینده در دو شهرستان دیگر بدانند که در آینده نه چندان دور عوارض همین تفکر دامن آنها را نیز خواهد گرفت و دامنه مدعیان محدودتر خواهد شد.
در دور تسلسل باطل و ویرانگر حتی به مرافعه بین شهر ها و روستاها در یک شهرستان نیز بست خواهد یافت و مثلا فردی که ساکن روستای بزباز عسلویه است هیچ حقی برای همشهرستانی خود در بندو به دلیل تاثیر کمتر آلودگی بر وی قائل نخواهد شد و این وضعیت فقط باعث سوء استفاده هایی مانند بومی شدن شهرهایی پشت کوه های بلند و با دستانی همیشه گشاده برای شکار فرصت های به ناحق و بادآورده و در پناه این اختلافات ناشی از توسعه نامتوازن و عدم اتحاد و درک شرایط موجود خواهد شد.
در آخر این که قرار نیست همه مثل هم منتفع گردند ولی از دور خارج ساختن به این شکل، مانند صندلی بازی دوره کودکی، نتیجه ای جز افتادن همه و در اتفاقی تکراری، تصاحب صندلی به وسیله فردی خارج از بازی، عایدی دیگری در بر نخواهد داشت.
در این زمینه
عبور از شیخ موسی یا خطای راهبردی فرمانداران؟
5 نظر
مصداق بارز تفرقه بینداز و حکومت کن….البته بوی نفاق همسایه هم میاد!!
از قدیم گفتند:
تفرقه بینداز و …..
وقتی در کل کشور بعد از انقلاب هویت ملی از بین رفته است شما انتظار دارید که این همگرایی در استان بوشهر وجود داشته باشد الان همه شهرستانها خود را جزیره مستقل می پندارند غافل از اینکه جزیره مستقل هستند ولی تنها در وسط اقیانوس طوفانی.
درود…من کارمند در مرکز استان بوشهر زندگی میکنم ،مالیات میدهم ولی فارغ از یک امکانات شهری همچون فضای سبز کافی را فرزندان،کمبود فضای ورزشی،کمبود فضای آموزشی کافی همچون موسسات زبان ،امورزشی دیگر…اگر حکمرانی در مرکز موثری در جهت توسعه و رفاه باشد کل استان را دربرمیگیرد است.
دوستان جمی و یا دیری و یا هر شهرستانی که تصور میکنند مرکز استان حقوق آنها رو نادیده گرفته و یا ضایع کرده لطفا سری به استان همسایه بزنند تا معنی رشد نا متوازن شهرستان ها و مرکز استان رو مشاهده کنند .
قیاس رشد شهر شیراز با شهرهایی مانند فسا و جهرم و لار و لامرد غیر ممکن است . اگر این دوستان فکر میکنند که ملحق شدن به استان فارس راه حل مشکل است باید به ساده اندیشی این دوستان خندید . امروز هتلی که در کنگان وجود دارد در شهر بوشهر نیست . فرودگاهی که در عسلویه وجود دارد در مرکز استان نیست . بسیاری از امکاناتی که در جم هست در مرکز استان نیست . لطفا ادرس غلط ندهید و اهمال و کم کاری مدیران محلی و اختلافات داخلی را به پای مرکز استان ننویسید . یک نکته را هم فراموش نکنید مرزهای یک استان را جغرافبای سیاسی تعیین نمیکند آنچه مرز بندی یک استان با استان دیگر را مشخص میکند حوزه های فرهنگی است . شما فرض کنید که دیر با فرهنگ و گویش دشتیاتی بخواهد جزیی از استان فارس شود . بنده معتقدم لار و لامرد هم باید بخشی از استان بوشهر باشد چون خورده فرهنگ این دو شهر به بوشهر نزدیک ترند . لطفا کمی تامل کنید