نظر و گذری بر اظهار نظر وزیر آموزش و پرورش در باب شباهت مدارس و ماشین مدل بالا
نگفتن بی هزینه، خوب گفتن کم هزینه و بد گفتن پرهزینه است. انسان دانشمند یا نمی گوید یا خوب می گوید.
اخیرا و در آستانه ی سال تحصیلی جدید، سخنی از زبان وزیر آموزش و پرورش به گوش و چشم مردم ایران رسید که خردمندان را به صحرای تحیر و همگان را به وادی تعجب انداخت.
آقای صحرایی که متولی امامزاده ی آموزش رایگان برای دانش آموزان ایران زمین است و باید و لابد پاسدار و حامی قانون اساسی و مجری خاص اصل سی ام آن باشد، در دفاع از آموزش غیر رایگان با دریافت شهریه ی سنگین تر و گسترش نگاه کاسبکارانه در نظام آموزشی کشور، جمله ای را بر زبان راند بسیار دور از انتظار بود، مخصوصا که ایشان زبان شناس است و زبان را جلوه بیرونی تفکر می داند.
آقای وزیر در تأیید دریافت شهریه های سنگین گفت: «شما وقتی یک ماشین مدل بالاتری بخواهید تهیه کنید باید پول بیشتری پرداخت کنید.»
با شنیدن این بیان واضح وزیر، لازم دانستم چند نکته را برشمارم و در خطاب به ایشان، به سمع و نظر شما مردم اندیشه مند برسانم.
نخست این که:
آقای وزیر! شما بر جنس کارتان واقف نیستید. باید به یاد بیاورید که اتومبیل کالاست و تعلیم و تربیت خدمت است و این دو ماهیتا متفاوتند. البته اگر از یک جنس بودند نیز مقایسه این دو، قیاس مع الفارق بود.
دوم این که:
وظیفه ی ذاتی دستگاهی که شما به عنوان وزیر مقرر شده در آن به خلق خدا خدمت کنید، آموزش رایگان است نه بنگاه داری.
سوم این که:
سند تحول بنیادین که منشور عملکرد وزارت آموزش و پرورش است، در بند ۳ از فصل ۴ شما را به «گسترش و تأمین همهجانبه عدالت آموزشی و تربیتی» فراخوانده و در بند ۴ فصل ۵ تصریح کرده است که:
«توسعه و نهادینه کردن عدالت آموزشی و تربیتی در مناطق مختلف کشور و تقویت آموزش و پرورش مناطق مرزی با تأکید بر توانمندسازی معلمان و دانشآموزان این مناطق با تمرکز بر کیفیت فرصتهای تربیتی هماهنگ با نظام معیار اسلام» بزرگراه فراروی شماست.
و چهارم و از همه مهم تر این که:
اصل دوم قانون اساسی دولت را موظف کرده است همه ی امکانات خود را به کار گیرد تا «آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی» محقق نماید.
همچنین در پی آن در اصل سی ام به صراحت آمده است:
«دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفائی کشور بطور رایگان گسترش دهد»
آقای وزیر! نمی خواهم بگویم شما بر وظایف ذاتی خود اشراف ندارید یا بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مسلط نیستید یا این که از مأموریتی که قانون اساسی بر عهده تان گذاشته بی اطلاعید.
با این حال کم ترین توقع از شما این است که بتوانید «شعار عدالت محوری» دولتی که شما را مسئول اجرای عدالت آموزشی کرده است، از نظر دور ندارید.
آیا دستور رئیس جمهور را در متن حکم انتصابتان به خاطر دارید که: تحول در نظام آموزشی از مسیر سند تحول بنیادین و «توجه ویژه به عدالت آموزشی و تقویت مدارس دولتی» از مأموریت های اصلی شما دانسته و «از اهم انتظارات» از جناب عالی برشمرده است؟
آقای صحراییان مگر گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس را ندیده اید که ۲۵ میلیون نفر ایرانی را زیر خط فقر اعلام کرده و اتفاقا آینده سازان با استعداد صادق الوعد، فرزندان همین طبقه اند؟ و شما با این نگرشتان، نمی توانید آنها را به نظر آورید؟
آیا فکر نمی کنید نظام آموزشی که خروجی آن، مطابق گزارش رسمی شورای عالی انقلاب فرهنگی در کسب رتبه های زیر ۳۰۰۰ سهم دهک های پایین -که شایسته ی توجه مضاعفند،- حدود ۱ درصد و بهره ی دهک های بالا که از مرفه اند، بیش از ۸۰ درصد است، رنجورتر از آن است که با سخنانی از این دست، بر درد کم کارآمدی اش بیفزایید؟
آقای وزیر، آقای استاد دانشگاه، نمی دانم چقدر در آموزش و پرورش کار کرده باشید اما این را می دانم که با این نگاه شما، جهت گیری آموزش و پرورش کشور، به سوی بی راهه های زیر، متمایل خواهد شد:
۱. تعطیلی اصول دوم و سی ام قانون اساسی در رایگان بودن آموزش برای همگان.
۲. شکل گیری نظام تک بعدی آموزش پول محورِ تربیت گریز.
۳. طبقاتی تر شدن نظام آموزشی به نفع طبقات مرفه.
۴. عدم نقش آفرینی محرومان در مناصب علمی، تخصصی و مدیریتی، در آینده و در نتیجه آسیب پذیری نظام از همین زاویه.
2 نظر
خخخخخ
ای کجا پیدا کردین ؟
فرزندم!این قافله تا به حشر ننگ است.