خلیج فارس: «پیروزی مسعود پزشکیان» در انتخابات ریاست جمهوری، را بُرد اصلاحطلبان میداند، اما تاکید میکند که سرنوشت جریان اصلاحات به دولت چهاردهم گره خورده است؛ او با طعنه به اصولگرایان هم میگوید: «تا قبل از آن میگفتند در انتخابات زیر ۶۰ درصد اصلاحطلبان شانس ندارند؛ در یک انتخابات ۵۰ درصدی هم اصلاح طلبان برنده انتخابات هستند و در خدمت آقای رئیسجمهور هستند.»
به گزارش خبرآنلاین، حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی گفت، از اینکه نباید بین نفر اول و دوم نظام شکافی باشد، از حلقه وصلی که رئیس جمهوری منتخب باید ایجاد کند، از شائبهها درباره معاون اولیش و …
او درباره سهمخواهیها از دولت پزشکیان و کابینه چهاردهم بیان میکند: «مهمترین مسئلهای که من نگران آن هستم، این است که در ایران اعتماد به نفس کاذب خیلی از نیروهای میانی کشور انتظارات را بالا برده است. یک نفر را در خیابان هم نمیبیینید که اگر به او بگویید وزیر صمت شود بگوید این کار را بلد نیستم و تجربه ندارم. هر کسی که به او برخورد میکنید علاقمند است وزیر شود.»
«دولت مونتاژی» اصطلاحی است که مرعشی در این گفتگو به کار میبرد و میگوید: «دولت ملی به مفهومی است که در شان ملت ایران به لحاظ سطح کارامدی و تجربهاش باشد. ولی این که چند اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالی باهم مونتاژ کنید، این دولت خوبی نمیشود. دولت علاوه بر این که اجزایش مهم است، ترکیب دولت و کلیت آن هم مهم است.»
او در گریزی به احتمال مذاکره ایران و آمریکا هم بر این باور است که؛ «مذاکره با آمریکا فراتر از دولت بایدن یا دولت جمهوری خواه احتمالی آینده است. ما یک اصولی داریم که بر اساس آن، تصمیمات را نظام گرفته است و تا کنون موفقیتهای خوبی داشته و اتفاق خاصی قرار نیست رخ دهد.»
مشروح گپ و گفت با حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران را در «کافه خبر» بخوانید؛
آقای مرعشی! معاون اولیتان مبارک؟
خیر.
پس چه؟
پیروزی ملت ایران مبارک.
برای پست معاون اولی افراد شایستهای آمادگی دارند
شایعاتی مطرح است که میگویند آقای مرعشی قرار است معاون اول شود.
من یک مشی روشن همیشه داشتهام، کاری که روی زمین نمانده باشد به من نمیآید که بردارم. خوشبختانه هم برای پست معاون اول و هم برای سایر پستها به اندازه کافی افراد شایستهای که آمادگی داشته باشند و مسئولیت بگیرند وجود دارد.
ترجیح من این است که بدون پست رسمی بتوانم تجربه و ایدههایم را برای آینده که خیلی برایشان اهمیت قائل هستم را در اختیار کابینه آقای پزشکیان و شخص خودشان بگذارم.
این که فکر کنیم اگر وزن تجربی وزرا را پایین بیاوریم به نفع کشور است حرف درستی نیست
این روزها برخی میگویند پستهای وزارت را به جوانان و وزیر اولیها بدهید. آیا معتقد هستید که این قاعده در کل دولت قابل تسری است و اگر هست در چه وزارتخانههایی میتوان از وزیر اولی استفاده کرد؟
اگر وزیر اولی را اینطور قلمداد کنیم که کسی را به عنوان وزیر انتخاب کنیم که حداقل ده الی دوازده سال معاون وزیر بوده، به نظرم خوب است؛ اما اگر تصور این باشد که به سراغ کسی برویم که مراحل رشد خود را در سیستم طی نکرده باشد و ابتدای ساکن او را به عنوان وزیر انتخاب کنیم، باید فردی باشد که یا استعداد فوق العاده بالایی داشته باشد یا تجربهای در خارج از بخش دولتی و در بخش خصوصی داشته باشد؛ اما چنین افرادی نداریم.
اساسا وزارتخانهها را میتوانیم به دو دسته تقسیم کنیم. یک دسته وزارتخانههایی هستند که وزرایش باید سیاسی باشند، مانند وزیر کشور و وزیر امور خارجه که تکلیفشان مشخص است؛ یک سری وزارتخانهها هم فنی اجرایی هستند مانند وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صمت و حتی وزارت اقتصاد. کسانی که وزیر این وزارتخانهها میشوند، باید تجربه چند دوره معاون وزیری را داشته باشند و بعد یک وزیر موفق شوند. یک دوره معاون وزیری به نظرم کفایت نمیکند.
سن کابینهها در دنیا بالاست
جوان گرایی خوب است، ولی اصولا در دنیا سن کابینهها بالاست، سن کابینه در ژاپن ۶۵ سال است و اینطور نیست که افراد جوان را روی کار بگذارند. در حالی که آن جا سیستمها کار میکنند نه شخص وزیر، اما در ایران شخص وزیر خیلی تعیین کنندهتر از سیستم است و سیستمها به لحاظ فنی خیلی توانا نیستند.
جوانگرایی باید در بدنه دولت رخ دهد. در صف معاونان، استاندارها و حتی استاندارها یا معاونان وزرا میتوانند باشند. این که فکر کنیم اگر وزن تجربی وزرا را پایین بیاوریم به نفع کشور است حرف درستی نیست.
قرار نبود در دفتر رئیس جمهور کارآموزی کن
آقای مرعشی، شما این را الآن میگویید، اما زمانی که رئیس دفتر آقای هاشمی بودید فکر کنم ۳۰ سال داشتید.
من در آن زمان ۳۵ سال داشتم، ولی ۸ سال سابقه استانداری و ۴ سال سابقه معاون استانداری را هم داشتهام. زمانی که به دفتر رئیس جمهور آمدم یک کارشناس تجربی مسلط بودم که میتوانستم به رئیس جمهور به معنای واقعی کمک کنم. قرار نبود در دفتر رئیس جمهور کارآموزی کنم. من ۸ سال و نیم استاندار بودم و ۴ سال قبل هم معاون استاندار بودم و با تجربه کافی و شناخت از وزارتخانهها وارد شدم.
به پزشکیان گفتم هیچ بدهی به ما ندارید
میگویند اعضای جبهه اصلاحات و احزاب اصلاحطلب، از آقای پزشکیان انتظار و مطالبه دارند که در دولت چهاردهم حضور داشته باشند. آیا شما این را منطقی میدانید؟ شما به عنوان کارگزاران چه توقعی از دولت دارید؟ وزارتخانه میخواهید؟
من صریح خدمت آقای پزشکیان نظرم را گفتهام که همه کسانی که به شما در انتخابات کمک کردهاند، باید بدانند که مدیون ما نیستند، هیچ بدهی به ما ندارید. ما شما را بهانه کردیم که از خودمان دفاع کنیم، شما حضور پیدا کردید، ما از جناح خودمان رفتیم با مردم ارتباطات را تقویت کردیم و پیروز شدیم، شما پیروز شدید و ما از حاشیه به متن آمدیم.
اصلاحطلبان نیاز ندارند که آقای پزشکیان به آنها پست بدهد یا ندهد. اصلاح طلبان برد خود را کردهاند و توانستهاند در یک انتخابات با مشارکت ۵۰ درصد، پیروز شوند. تا قبل از آن میگفتند در انتخابات زیر ۶۰ درصد اصلاحطلبان شانس ندارند؛ در یک انتخابات ۵۰ درصدی هم اصلاح طلبان برنده انتخابات هستند و در خدمت آقای رئیسجمهور هستند.
مسئلهای که در حال حاضر برای ما اهمیت درجه یک دارد، این است که دولت آقای پزشکیان دولت کارآمدی داشته باشد و بتواند مردم را مجددا بیشتر جذب کند؛ نه این که ۵۰ درصد را حفظ کند و بالاتر از آن نرود.
سرنوشت اصلاحطلبان و میانهروهای ایران با سرنوشت دولت پزشکیان گره خورده
به آقای پزشکیان گفتم که شما باید کاری کنید که چهار سال دیگر چه خودتان کاندیدا باشید چه نباشید، مشارکت از ۵۰ به ۶۰ درصد یا ۶۵ درصد میل کرده باشد. این وقتی رخ میدهد که دولت آقای پزشکیان دولت موفقی باشد. الآن سرنوشت اصلاحطلبان و میانهروهای ایران با سرنوشت دولت آقای پزشکیان به هم گره خورده و از هم جدا نیست؛ لذا اصلاحطلبان این مسئله را به خوبی درک میکنند و برایشان مهم نیست که ترکیب کابینه چه وضعیتی داشته باشد. مهم این است که ترکیب کابینه افکار عمومی را قانع کند و حداقل از این ۵۰ درصد که ۵۴ درصدشان به آقای پزشکیان رای داده اند قانع شوند که دارد درست عمل میکند و بعد نتایجش را ببینند.
بالاخره مردم زندگی شان مرتب نیست و احساس میکنند ایران موقعیت مناسبی در منطقه پیدا نکرده و موقعیت ایران تضعیف شده و کشورهای همسایه رشدشان از ما پیشی گرفته است. باید دوباره ساختار ایران را از نو اصلاح کرد.
بهترین کابینه بعد از انقلاب، از نظر ما کابینه اول آقای هاشمی است
آقای مرعشی! فرمودید ترکیب کابینه باید آن ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت کرده اند را قانع کند؛ شما به عنوان یکی از آن ۵۰ درصد چه کابینهای قانعتان میکند؟
فکر میکنم اکثریت وزرا باید سرآمد کارشناسی بخش خود باشند، کسی که در ریاست محیط زیست قرار میگیرد باید کارشناسان محیط زیست او را برتر از خودشان ببینند. باید حامیان محیط زیست احساس کنند که کسی آمده که همه میتوانند به او تکیه کنند. در وزارت جهاد کشاورزی باید بخش کشاورزی از حضور چنین وزیری راضی باشند. در صنعت و معدن و تجارت، تجارت و صنعتگران و معدنکاران باید همه از وزیر راضی بوده و احساس رضایت داشته باشند. این هم فقط به سوابق فنی نیست، به تشخص است.
بهترین کابینه بعد از انقلاب، از نظر ما کابینه اول آقای هاشمی است. مهندس غرضی وزیر پست و تلگراف و تلفن بود که برای خودش یلی است. آقای زنگنه وزیر نیرو، آقای آقازاده وزیر نفت، آقای خاتمی وزیر ارشاد، آقای معین وزیر علوم و آقای نوری وزیر کشور بودند.
مرحوم آقای نژاد حسینیان حضور داشت که یکی مانند او در سیستم کشور دیگر نداریم. مهندس نعمت زاده یا آقای محمودی بودند، میشد به این وزرا تکیه کرد و آن کابینه بود که شرایط ایران بعد از جنگ را توانست تغییر دهد.
دولت روحانی هم نتوانست پرورش نیروی خوبی برای ما ایجاد کند
در حال حاضر آنقدر نیرو وجود دارد که در بین افرادی که اسامیشان برای حضور در کابینه مطرح میشود، چنین تشخصی وجود داشته باشد؟
مقداری از نظر ایجاد شکاف بین نسلی سختتر شده است. این شخصیتهایی که به شما میگویم در دولت اول آقای هاشمی حضور داشتند، همه سنشان مناسب و حدود ۳۰ تا ۴۰ سال بود، جوان هم تلقی میشدند. الآن مشکلی که وجود دارد این است که نیروهای دارای تجربه و تشخص در این سطح سنهایشان بالا رفته و یک شکاف بین نسلی رخ داده و نیرو تربیت نشده است.
در دولت آقای احمدی نژاد که ۸ سال طبیعی بود که هیچ امکانی برای رشد نیروهای اصلاح طلب وجود نداشت، در دولت آقای روحانی هم این اتفاق خیلی ضعیف رخ داد. دولت آقای روحانی هم نتوانست پرورش نیروی خوبی برای ما ایجاد کند و با حساب ۳ سال دولت مرحوم آقای رئیسی، ۱۹ سال با یک خلا تجربه مواجه شدیم. در این ۱۹ سال مدیر کل و معاون وزیر خوب نداشتیم که بتوانیم با آن دولت مقایسه کنیم.
اصولگرایان وضعشان از ما هم وخیمتر است
آن که برای دولتها است و به خودشان مربوط است. شما به عنوان حزبی که ۳۰ سالی است که فعالیت میکنید چه کردهاید؟ کادر ساختهاید؟
اساسا ظرفیت احزاب در ایران خیلی کوچکتر از ظرفیت کشور و دولت است. در ایران همه نیروهایی که پرورش پیدا کرده و رشد کردهاند در بستر دولتها بوده است. آقای خاتمی خودشان به عنوان یک شخصیت سیاسی تا به امروز، در دوره وزارت ارشاد رشد خود را کرده است. آقای نوری در دوره وزارت کشور رشد کرده است یا آقای جهانگیری در استانداری یا وزارت، تبدیل به اسحاق جهانگیری شده است. آقای زنگنه ۳۰ سال وزارت کرده است. احزاب فاقد امکانات کافی، جایگاه و در حاشیه سیاست ایران هستند.
اصولگراها موفقتر نبودهاند تا اصلاحطلبها؟
خیر، اصولگراها دچار اختلافات درونی سنگینی شدهاند و وضعشان از ما بدتر است. سران خودشان را خانه نشین کردهاند بدون این که دستاوردی داشته باشند. اصولگراها مرعوب نهادهای شبه نظامی مانند بسیج هستند. وضعشان از ما هم وخیمتر است.
دولت مونتاژی دولت خوبی نیست
بحث دولت وحدت ملی مطرح است، به این معنا است که وزرایی که در کابینه آقای پزشکیان معرفی میشوند حتی از جناح مقابل هم حضور دارند؟
فکر نمیکنم این مسئله خیلی در ایران وجود داشته باشد؛ ممکن است یکی دو تا نمادین باشد، ولی دولتهای ائتلافی به این مفهوم معنی ندارد. یک جناح انتخابات را برده و دولت خود را تشکیل میدهد. دولتهای ائتلافی برای زمانی است که سیستم شما پارلمانی باشد و در پارلمان هم هیچ جزبی اکثریت مطلق را نداشته باشند. در این صورت دنبال ائتلافی میشوند که چند حزب تشکیل میدهند و دولت ائتلافی ایجاد میشود.
دولت ملی به معنای دولتی است که در شان ملت ایران به لحاظ سطح کارآمدی و تجربه باشد. ولی این که چند اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالی باهم مونتاژ کنید، این دولت خوبی نمیشود. دولت علاوه بر این که اجزایش مهم است، ترکیب دولت و کلیت آن هم مهم است. تجربه اختلافات در دولتها را در گذشته داریم. مثلا در دولت آقای مهندس موسوی بالاخره یک دولت یکپارچه خط امامی در ابتدا بود و بعد تبدیل به دولتی دوگانه شد. آن تجربه موفقی نبود.
آقای رئیسی کار سخت را انتخاب نکرد
یکی از عواملی که همیشه باعث شکست دولتها میشود جریانات مخالف دولت است که برخی از آنها در نهادهای اقتصادی و سیاسی و رسانهای هستند آنها را عامل میدانند. چنین اتفاقی برای دولت مرحوم شهید رئیسی نیافتاد و یک دستی کامل برقرار بود. چرا دولت آقای رئیسی خیلی دولت موفقی نبود؟
آقای رئیسی تصمیم گرفت یکپارچگی را با افراد ضعیف شکل دهد. همین انتخابات دو صحنه دارد که نشان میدهد که دولت آقای رئیسی در چه موقعیتی بوده است. یکی این که شش نفر از اعضای دولت شهید رئیسی در انتخابات کاندیدا شدند و گفتند دولت ارزشی و وفادار به رهبری است؛ از این شش نفر به جز آقای قاضی زاده هاشمی که مشخص شد فلر بوده و کناره گیری کرد، ۵ نفر دیگر رد صلاحیت شدند. تشخیص شورای نگهبان بود که از ۵ عضو کابینه آقای رئیسی یک نفرشان هم در ادامه راه آقای رئیسی صلاحیت ندارد.
رئیس ستاد آقای جلیلی هم که معاون اجرایی رئیس جمهور بوده و علاوه بر بسیج تمام امکانات دولت را آماده کرده بود و تا آخر هم ایستادند که آقای جلیلی ادامه دهنده راه آقای رئیسی است و رأی نیاوردند. همان رأی قبلی را هم نتوانستند حفظ کنند، چون آقای رئیسی کار سخت را انتخاب نکرد.
کار سخت این بود که افراد صاحبان تجربه ارزشمند و افراد بزرگ حتی در جبهه اصولگرا را به دولت میآورد و یک دولت نیرومند تشکیل میداد. اگر آن دولت نیرومند میتوانست یکپارچگی را حفظ کند عالی بود؛ و گرنه با افراد میانی و کسانی که اگر امروز وزیر نباشند فردا یک کار عادی را نمیتوانند در جامعه پیگیری کنند و انجام دهند دیگر نمیشود یک دولت یکپارچه نیرومند ایجاد کرد.
به پزشکیان گفتم اجازه ندهید افرادی بین شما و رهبری شکاف ایجاد کند
آقای مرعشی! دولت چهاردهم در شرف تشکیل است، فرمودید که از اتفاقی که رخ داده، خوشحال هستید. بالاخره امیدها و نگرانیهایی دارید. کدام آن میچربد و چرا؟
من به دو دلیل امیدم بیشتر است، یک این که آقای پزشکیان بسیار در تنظیم روابطش با هسته اصلی قدرت نظام یعنی رهبری، هوشمندانه عمل میکنند. من مکررا توصیهام به او همین بوده است که در هیچ شرایطی اجازه ندهند که افرادی بین ایشان و رهبری شکافی ایجاد کنند. هر دولتی که بتواند قدرت رهبری را پشت سر خود بیاورد دولت موفقی میشود. من خیلی به این موضوع امیدوارم و تجربه اش را هم داریم.
دو سال اول رهبری آیتالله خامنهای و ریاست جمهوری آقای هاشمی، کشور بهترین شرایط مدیریتی را داشت
دو سال اول رهبری آیتالله خامنهای و ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، کشور بهترین شرایط مدیریتی را داشت. چون در آن روزها آقای هاشمی میگفتند زیر آسمان کبود هیچ کس بهتر از آیتالله خامنهای به عنوان رهبری نیست. در جلساتی که آن زمان خدمت حضرت آقای خامنهای بودیم و من استاندار بودم، ایشان میگفتند من از خواب میپرم به خاطر مشکلاتی که کشور با آن مواجه است، یادم میآید که آقای هاشمی رئیس جمهور است آرام میشوم و میخوابم.
آنقدر این دو نفر به هم کمک میکردند و اختلافی بینشان نبود. آن دو سال کشور رشد اقتصادی ۱۱.۵ درصد و ۸.۵ درصد را تجربه کرد. بنیان خیلی از کارهایی که گذاشته شد برای دو سال اول است و بعد از آن دیگر تکرار نشد.
در دولت آقای روحانی هم تجربه برجام و دولت اول او تجربه زندهای است. اراده رئیس جمهور و کارشناسی درجه یک و حمایت رهبری. آقای روحانی اگر همان مدل را در ادامه کارشان استفاده کرده بودند ایشان امید داشت، اما این بهار خیلی زود به خزان تبدیل شد.
آقای پزشکیان گذشتهاش اینطور نشان میدهد، او منتقد بوده، حرفهای تندی هم در مجلس زده، نطقهای آتشینی هم کرده و با گرایشهای کلی نظام در شرایط امروز نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگ و اقتصاد متفاوت است؛ ولی هیچ وقت حرمت شکنی از او ندیدیم.
پزشکیان باید حلقه کارشناسان را تبدیل به حلقه وصل با رهبری کند
آقای پزشکیان اگر بتوانند کارشناسان کشور را بسیج کند و رابطه خود را با رهبری در همین شرایط فعلی نگه دارد دولت موفقی است. خدمتشان تاکید کردم که رهبری امروز از هر زمان دیگر تنهاتر هستند؛ شما خلا کارشناسی کشور را سازمان دهید و آماده کنید و در اختیار رهبری قرار دهید. حلقه وصل قرار دهید. بزرگان و سیاستمداران و کارشناسان ارشد کشور و صاحبان تجربههای اصلی یکبار دیگر باید در خدمت رهبری قرار بگیرند.
خطر اعتماد به نفس کاذب در نیروهای میانی کشور
شما از آینده دولت آقای پزشکیان نگران هم هستید؟
مهمترین مسئلهای که من نگران آن هستم، این است که در ایران اعتماد به نفس کاذب خیلی از نیروهای میانی کشور انتظارات را بالا برده است. یک نفر را در خیابان هم نمیبیینید که اگر به او بگویید وزیر صمت شود بگوید این کار را بلد نیستم و تجربه ندارم.
هر کسی که به او برخورد میکنید علاقمند است وزیر شود. این حجم اعتماد به نفس کاذب و اغوا کننده، خطر را برای ما ایجاد کرده است که هر ترکیب خوبی که آقای پزشکیان بچیند با نارضایتی مواجه میشویم. مثلا ۶۰ نفر خود را برای وزارت صمت محق میدانند، رزومه تهیه میکنند و لابی و سرکشی میکنند و به این و آن مراجعه میکنند. ۶۰ نفری که اگر نیرو داشته باشیم، بالاخره یکی از آنها وزیر میشود. آن ۵۹ نفر به تصمیم مشاوران آقای رئیس جمهور احترام میگذارند؟ احترام میگذارند و همه کنارش میایستند و کمکش میکنند؟
این تجربه را داشتهایم که مثلا آقای زنگنه وزیر نفت در دولت آقای خاتمی بودند و مرحوم آقای نژاد حسینیان و مرحوم ترکان و آقای نعمت زاده در دولت آقای هاشمی وزیر بودند، ولی دولت آقای خاتمی که وزیر نشدند هر سه معاون وزیر شدند. آیا این دوستان حاضرند چنین همکاریهایی داشته باشند؟ تنها خطری که جدی میدانم این است که موضوع تصاحب یک مقام از موضوع خدمت به کشور و خدمت به مردم پیشی بگیرد و این خودخواهیها کشور را اذیت میکند.
تایید صلاحیت پزشکیان هوشمندی رهبری است
این را قبول دارید که در تایید صلاحیت آقای پزشکیان یک تساهل و تسامحی صورت گرفته است؟
خیر، تصمیم بوده است.
اگر تصمیم بوده آیا پیامدهای آن هم پذیرفته شده است؟ مثلا اراده نظام بر رفع تحریمها و مذاکره باشد؟
این دو را معادل هم نمیدانم. تشخیص من این است که تایید صلاحیت پزشکیان هوشمندی رهبری است و نه چیز دیگر، این هوشمندی که به خرج داده شد، به شورای نگهبان و دولت آقای رئیسی نمیآید، به وزیر کشور هم نمیآید. این هوشمندی شخص مقام معظم رهبری بود که تشخیص درستی دادند و منحنی مشارکت در انتخابات از ۹۸ – ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ منفی با شیب تند بود.
یعنی در ۱۴۰۲ بعد از کسر آرای باطله به ۳۲ درصد مشارکت رسیدیم. اگر این روند ادامه پیدا میکرد و کسی مانند آقای پزشکیان نمیآمد و اصلاح طلبان به صحنه سیاسی بر نمیگشتند، این مشارکت درست است که ۵۰ درصد است، ولی به زیر ۲۵ درصد میرفت و اصلا برای امنیت ملی و نظام مناسب نبود.
رهبری تدبیر کردند تا آقای خاتمی و اصلاح طلبان را به خانواده جمهوری اسلامی برگردانند
رهبری با این تدبیرشان این منحنی را صعودی کردند. از ۳۲درصد به ۴۰ درصد رسیدیم و بعد در مرحله دوم به ۵۰ درصد رسیدیم. این یک بعد از این تصمیم کلی نظام بود.
یک بعد هم این بود که آقای خاتمی و اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۲ رسما اعلام کردند که در انتخابات شرکت نمیکنند. این شد یک نقطه. اگر در سال ۱۴۰۳ هم یک نقطه دیگر گذاشته میشد و شرکت نمیکردند حاصل اتصال این دو نقطه میشد خط خروج از نظام. رهبری تدبیر کردند که آقای خاتمی و اصلاح طلبان را به عنوان فعالان سیاسی به خانواده جمهوری اسلامی برگردانند.
ترکیب کابینه باید طوری باشد که از هسته اصلی قدرت در نظام فاصله پیدا نکند
این که نرخ مشارکت در کردستان پایین بوده، ولی ۳۰ درصد مردم کردستان در انتخابات شرکت کردهاند، نشان میدهد از هر چند درصدی که براندازان در کردستان دنبال آدم بگردند بزرگتر است؛ پس این میشود امنیت ملی و جهت منحنی تغییر کرده است. ولی مفهوم این تصمیم این نیست که آقای پزشکیان مبسوط الید است. آقای پزشکیان محدود به سیاستهای کلی است و خودش هم گفته سیاستهای کلی نظام را میپذیرم و ۵۵ درصد از شرکت کنندههایی که در انتخابات شرکت کردند و به آقای پزشکیان رأی دادند با این ایده او کنار آمدند که باید سیاستهای کلان کشور را اجرا کند. در ادامه مسیر، ترکیب کابینه او باید طوری باشد که از هسته اصلی قدرت در نظام فاصله پیدا نکند.
اختلاف بین نفر اول و دوم کشور، دودش در چشم مردم میرود و هیچ ثمری ندارد
آقای پزشکیان مسیر صحیحی که در اختیارش قرار گرفته، دستش باز است و میتواند جلو برود، افزایش کارامدی و حل تورم است. حل رشد اقتصادی پایین و بردن کشور به سمت رشد اقتصادی بالای هشت درصد است تا آبی زیر پوست مردم بیاید و جامعه دوباره بازسازی شود.
مردم به کشورشان علاقمند و به آینده ایران امیدوار شوند. با این کار هم نظام منافع خود را میبرد و هم حامیان آقای پزشکیان. من در تمام سخنرانیهایی که به استانهای کشور رفتم، به مردم گفتم که این سیاست آقای پزشکیان که میخواهد از رهبری فاصله نگیرند درست است. اختلاف بین نفر اول و دوم کشور، دودش در چشم مردم میرود. هیچ ثمری ندارد.
به پزشکیان گفتم پزشکیان بمانید، نیاز نیست خاتمی، روحانی یا هاشمی دوم شوید
زمانی بعد از پیروزی آقای روحانی در انتخابات به ایشان گفتم که نه انتظار داریم که مهندس موسوی دوم یا کروبی دوم شوید نه هاشمی دوم و نه خاتمی دوم، حسن روحانی بمانید. امروز هم خطاب به آقای پزشکیان میگویم که نیاز نیست دولت سوم را تشکیل دهید یا آقای خاتمی دوم یا هاشمی دوم یا روحانی دوم یا موسوی دوم و کروبی دوم باشید، پزشکیان بمانید.
همان پزشکیانی که در مجلس داد و فریاد خود را زده، از حق دختری به نام مهسا امینی هم دفاع کرده، ولی به نظام تعرض نکرده است. آقای پزشکیان اگر پزشکیان بماند، کشور هم ظرفیت دارد. این کشور انقدر نیروی تربیت شده و دارای ظرفیت دارد که میتوانید یک کابینه بسیار کارآمد و پر تحرک را شکل دهید بدون این که متعرض به نهادهای بالادستی شود. لازم نیست طوری رفتار کنیم که قدرت کشور از پشت دولت کنار برود. آقای پزشکیان الان باید با ابزار کارامدی مردم را به صحنه بیاورد و جذب کند و نگه دارد و مسائل آنها را حل کند.
منافقانی که در انتخابات کمرنگ بودند و امروز سهم میخواهند از سم مهلک ترند
یکی از موضوعاتی که اخیرا مطرح شد، بحث مجاهدان شنبه است. افرادی که الآن میگویند أنا شریک و دنبال سهمشان هستند. اینکه میگویید که انقدر نیروی کار کشته وجود دارد که بتواند وزیر شود منظورتان این است که حتی از مجاهدان شنبه هم استفاده میشود؟
خیر، معتقدم که باید با این نفاق مبارزه کنیم. من یک اصولگرای فعال در ستاد آقای جلیلی را خیلی بیشتر میپسندم تا منافقانی که در انتخابات یا کمرنگ بودند یا نبودند و یا در جبهه مخالف بودند و ادعا میکنند که با شما بودیم. اینها سم مهلک است و باید اینها را رد کرد.
اشکالش این است که سازمانهای سیاسی ما ضعیف هستند. حافظه تاریخی ما ضعیف است و همیشه از این تیپ آدمها خوردهایم.
جهانگیری شخصیتا قابل احترام است
مثلا کجاها؟
آن جایی که آقای جهانگیری در انتخابات ۱۳۹۶ مردانه پشت سر آقای روحانی ایستاد و از فردایش در کابینه هیچ کاره شد.
این به خاطر کارگزارانی بودن است که از او دفاع میکنید؟
او فرد با شخصیتی است. کارگزاران جزیی از سیاست ایران است. همه سیاست ایران نیست. ولی آقای جهانگیری شخصیتا قابل احترام است.
مهندسی کار کردن کمیتهها را اصلاح کردیم
اگر با نکتهای که گفتید و هیچ مسئولیتی را ابتدای ساکن پیشنهاد نمیکنید، ولی هستند افرادی که لابی میکنند و اسمشان را در این کمیته و آن کمیته از طرق مختلف به اطلاع آقای رئیس جمهور میرسانند، فکر میکنید این نظامی که برای انتخاب وزرا در نظر گرفته شده بلبشو نیست و منجر به تصمیمات غلط نخواهد شد؟
در حدی که فراخوانی داده شده و هر وزارتخانهای کارگروههای چند ده نفرهای شکل گرفته از بخش خصوصی و دولتی و صاحبان تجارت مختلف را مثبت میدانم. تنها اشکالی که این سیستم ایجاد کرده انتظارات را قدری افزایش داده است. انتظارات را باید مدیریت کرد. شاید از این ۳۵۰ نفری که در لیست بررسی وزارتخانه و معاون رئیس جمهور هستند، قرار است ۲۵ نفر انتخاب شوند. انتظارات مقداری فراتر رفته است و مدیریت انتظارات کار سختی شده است.
شورای راهبری برای اولین بار ایجاد شد و این روزها هم مشغول بررسی گزینههای کابینه است. چقدر این تصمیم قابل دفاع برای تعیین کابینه است؟
این دومین بار است. یک بار در زمان آقای خاتمی در زمان ریاست جمهوری شان بود که آقای دکتر حبیبی که معاون اول بودند با ده یا یازده نفر کمیته شورایی مانند تشکیل دادند و وزرا را ارزیابی کردند و در اختیار آقای خاتمی قرار دادند. این بار گسترهاش بازتر شد.
یک سری شائبهها وجود دارد که این کمیتهها به صورت مهندسی کار میکنند. به عنوان کسی که عضو شورای راهبری هستید این شائبهها حقیقت دارد؟
این را اصلاح کردهایم. قرار شد همه کسانی که خودشان را در معرض کاندیداتوری قرار گرفتهاند از کارگروهها کنار بروند. از شورای رهبری یک دو نفر مطرح بودند که کنار رفتند. برای نظارت هم نهادهای ناظر و کمیتهها وجود دارد و بعدا کنترل میکنند. من هیچ اشکال خاصی نمیبینم.
چه کسانی کنار رفتند؟
من سخنگو نیستم. آقای ظریف و دوستان اعلام میکنند.
شورای راهبری برای دومین بار ایجاد شده است، بار اول زمان خاتمی بود
سهم خواهیهای که این روزها مطرح است به نوعی مصادره آرای مردم هم به حساب میآید. چقدر در افکار عمومی تاثیر گذار است؟
چرا مصادره آرای مردم؟
مردم رأی دادند که یک کابینه روی کار بیاید.
اینها که نمیتوانند چیزی را بر رئیس جمهور تحمیل کنند. افرادی که اعلام آمادگی کردهاند را ارزیابی میکنند و حتی رای گیری نمیکنند. امتیاز میدهند. همه اینها با امتیاز کم یا زیاد در اختیار آقای رئیس جمهور قرار میگیرد و آقای رئیس جمهور از بین آنها دست به انتخابات میزنند.
بخشی از آرای پزشکیان نه مردم به آقای جلیلی بود. فکر میکنید آقای پزشکیان میتواند این آرا را نگه دارد یا افزایش دهد؟
بستگی دارد به این که میزان مشارکت در انتخابات بعدی بالا برود یا خیر. این هم به کارآمدی دولت بر میگردد. اگر شرایط اقتصادی به سمتی برود که مردم نفس راحتی بکشند و زندگیشان مقداری بهتر شود حتما رخ میدهد.
دولت سایه جلیلی اصلا خطری برای پزشکیان نیست
دولت سایه آقای جلیلی میتواند خطری ایجاد کند؟
اصلا، ملانصرالدین گفت که با جوانی هم فرقی نکردهام، سنگی جلوی خانهام بود که نه در جوانی میتوانستم بلند کنم و نه الآن. آقای جلیلی در زمانی که مسئولیتی در کشور داشتند نتوانستند کاری کنند. الان که دیگر مسئولیتی ندارند.
پیروزی پزشکیان صددرصد قابل پیش بینی بود
پیروزی آقای پزشکیان چقدر برای شما قابل پیش بینی بود؟
صد درصد، از همان اول که ایشان تایید صلاحیت شدند گفتم باید یک بار دیگر به خدا ایمان آورد.
پزشکیان رأی منفی در جامعه نداشت
یعنی ایشان یک رئیس جمهور مطلوب برای اعتدالیون و اصلاح طلبان هست یا خیر الموجودین بود؟
بالاخره نفر دومی نداشتیم، وقتی از شورای نگهبان و نهادهای حاکمیتی اینطور خداوند مقدر میکند که یک کاندیدا برای ما بماند و متحد در سطح کشور وارد شویم، معلوم است که پیروز میشویم. چپ خط امامی یا اصلاح طلبان امروز همیشه نیمی از سیاست بودهاند و وقتی با یک کاندیدا وارد میشوند حتما برنده میشوند.
سهم اجماع اصلاحطلبان و اعتدالیون را چقدر در پیروزی ایشان موثر میدانید؟ یا این که ویژگی شخصیتی ایشان هم تاثیر گذار بود؟
هیچ وقت یک عامل به تنهایی تعیین کننده نیست. گاهی اوقات ممکن است ما اصلاحطلبها از کسی حمایت کنیم که رأی منفی در جامعه داشته باشد. آقای پزشکیان رأی منفی در جامعه نداشتند و گفتمانشان هم گفتمانی است که عدالت محور بوده است.
از این روی اصلاحطلبان هم نه برای صرفا پیروزی آقای پزشکیان بلکه برای دفاع از موجودیت سیاسی خودشان با تمام توان در انتخابات شرکت کردند و توانستند مردم را متقاعد کنند.
سهم آقای ظریف و آقای آذری جهرمی چقدر بود؟
هردو موثر بودند. آقای ظریف بیشتر و آقای آذری جهرمی هم در حوزه جوانان صاحب رأی بودند.
امکان رفع فیلترینگ، جمع کردن گشت ارشاد و پیوستن به FATF وجود دارد
آقای مرعشی! یکی از وعدههای مهم آقای پزشکیان در ایام انتخابات بحث رفع فیلترینگ و جمع کردن گشت ارشاد و حتی FATF بود. فکر میکنید ایشان اختیارات لازم را دارد که بتواند این اقدامات را انجام دهد؟
فکر میکنم با با اطلاعاتی که از مواضع رهبری داریم و سخنانی که چند روز پیش مقام معظم رهبری داشتند امکان دارد. در تجربه گذشته هم بوده که در دوره اول روسای جمهور از دولتها حمایت کردهاند و بعدا دولتها نتوانستهاند این حمایت را حفظ کنند، ولی هم دولت آقای خاتمی در دوره اول مورد عنایت بود و هم دوره اول آقای روحانی. به نظرم رهبری حتما در تحقق این برنامههای آقای پزشکیان کمک خواهد کرد.
یعنی مجوزی داده میشود؟
به نظرم رهبری در موضعی هستند که علاقمندند رئیس جمهور موفق شوند.
در سه ماه باقیمانده از دولت بایدن، ایران با آمریکا مذاکره نخواهد کرد زیرا…
در این سه ماه باقی مانده از دولت آقای بایدن یک مذاکره با آمریکا صورت خواهد پذیرفت؟
خیر، مذاکره با آمریکا فراتر از دولت بایدن یا دولت جمهوری خواه احتمالی آینده است. ما یک اصولی داریم که بر اساس آن، تصمیمات را نظام گرفته است و تا کنون موفقیتهای خوبی داشته و اتفاق خاصی قرار نیست رخ دهد.
https://www.pgnews.ir/?p=162946