طاهره عبدالهی
عسلویه، سرزمینی که قلب اقتصادی کشور میتپد، اما نفسهایش به شماره افتاده است. هوایی که در ریههای نوزادان این منطقه جریان مییابد، نه بوی زندگی، بلکه بوی دود و فلزات سنگین دارد. مادرانی که با عشق فرزندان خود را در آغوش میگیرند، ناخواسته سمی را به آنها منتقل میکنند؛ سمی که از دودکشهای بلند صنایع برخاسته و در شیر مادران رسوب کرده است.
طبق گزارش اخیر وزارت بهداشت، میزان فلزات سنگین در شیر مادران عسلویه تا ۲۰ برابر حد استاندارد جهانی رسیده است. این یعنی کودکان، پیش از آنکه نخستین گامهای خود را بردارند، درگیر بیماریهایی میشوند که تقصیرشان تنها تولد در این خاک آلوده است. سرب، کادمیوم و جیوه، که در جهان بهعنوان قاتلان خاموش شناخته میشوند، حالا در بدن کوچکترین ساکنان عسلویه لانه کردهاند. این مواد سمی، رشد مغزی را مختل میکنند، ضریب هوشی را کاهش میدهند، سیستم ایمنی را ضعیف میکنند و آیندهای پر از بیماریهای مزمن را برای این نوزادان رقم میزنند.
اما آیا این حقیقت تلخ، فریادی در گوش مسئولان برمیانگیزد؟ در کشورهای توسعهیافته، وقتی میزان آلایندهها کمی از حد مجاز فراتر میرود، دولتها بهسرعت وارد عمل میشوند؛ اما در عسلویه، دودهای غلیظ همچنان آسمان را میپوشانند، و مادران، هر روز با اضطراب، نوزادان خود را در آغوش میگیرند، بیآنکه بدانند این آغوش گرم، چه مقدار سم به فرزندشان منتقل میکند.
در حالی که در اروپا و آمریکا قوانین سختگیرانهای برای کاهش آلایندههای صنعتی اعمال میشود، در عسلویه، چرخهای پتروشیمی بیوقفه میچرخند، بیآنکه کسی نگران مادرانی باشد که دیگر نمیدانند به فرزندان خود شیر بدهند یا ندهند. برخی پزشکان توصیه میکنند که مادران شیردهی را متوقف کنند، اما جایگزین چیست؟ آیا در این منطقه آلوده، تغذیه با شیر خشک، که خود نیازمند آب سالم است، راهحل بهتری است؟
مسئولان اما در برابر این فاجعه، همچنان سکوت میکنند. صنعتی که میلیاردها دلار درآمد دارد، نتوانسته سهمی از این ثروت را به ایجاد مراکز پایش کیفیت هوا، کاهش آلایندهها و ارائه خدمات بهداشتی اختصاص دهد. در این میان، نوزادان عسلویه، سهم خود از اقتصاد کشور را تنها در شکل بیماری، محرومیت و آیندهای تیره دریافت میکنند.
فریاد مادران عسلویه، خاموش است. آنها بهجای آنکه در آغوش گرم خود آرامش ببخشند، با هر جرعه شیری که به نوزادشان میدهند، از خود میپرسند: آیا عشق هم میتواند سمی باشد؟
https://www.pgnews.ir/?p=227646
11 نظر
قابل توجه آنهایی که امروز مسئول هستند و اقدامی نمی کنند . پیشنهاد من یه مجتمع آسایشگاهی زنان در کنگان یا شهری نزدیک به عسلویه ساخته شود که لا اقل زنان با نوزاد بعد اژ زایمان دو سه ماهی آنجا تحت نظر و مراقبت باشند. می شود انجام داد خواستن توانستن
اگه تو یه کشور دیگه بود راجع بهش صحبت میکردن
مردم عسلویه خیلی مظلومن که نمیتونن از حقشون دفاع کنن عسلویه شده گاوه شیرده پایتخت نشینان و دیگر استانها
سلام.
بله، واقعیتی انکار ناپذیر.
از طرفی صنعت هم که نمیشه تعطیل کرد اما قطعا در دنیای مدرن امروزی راه حلی برای حل این مساله وجو دارد.
شاید اگر بخشی از ریخت و پاش ها و پول های کلانی که در جیب اشخاص خاص می رود، مدیریت شود بتوان اقدامات حداقلی را انجام داد.
واقعا جای بسی تاسف.
محیط زیست استان متاسفانه هیچ کاری نمی کند
مدیران عامل غیربومی که هیچ گونه تعصبی روی منطقه ندارند عامل همه این آلودگی ها هستند.
به خدا این ظلم دامن نسلهای بعد را هم گرفته.
مردم را از شعاع سرطان و بیماریهای لاعلاج دور کنید.
کارکنان را اجازه ندهید بیش از یک هفته در منطقه بمانند.
اجازه توسعه صنایع و به ویژه پتروشیمی را در
منطقه ندهید
یکی را پیدا کنید پیش خدا شفیع شود و امپراطوری مدیران ضعیف و غیر بومی، …را پایان دهد
کدام یک از مسولان پتروشیمی خانوادهشان در عسلویه ست؟
زمانی که قرار بود این تأسیسات شروع شود قرار بر این بود که عسلویه نخل تقی وبیدخون که آن زمان روستا بودند بعلت آلودگیهایی که ایجاد می شود جابجا شوندولی اهالی قبول نکردند
اهالی، بله قبول نمی کنند، دولت هم که صنعت رو تعطیل نمی کنه، عسلویه نه، به هر حال یکجای دیگه، لذا دولت ها باید راه حل های مناسب پیدا کنند.
باید صنعت مسوولیت اجتماعی خودش را انجام بدهد. باید کل هزینه های اون منطقه رو صنعت بدهد، باید مادران باردار در آن منطقه از تغذیه بسیار بالا و امکانات رفاهی و اسکان مناسب در دوران بارداری و پس از آن برخوردار باشند.
اما افسوس که عده ای خاص در آیت کشور افعی وار چپاول می کنند و…
برخی مدیران ارشد صنعت آن منطقه، صبحانه و شام در تهران در کنار خانواده هستند، اما ناهار را در عسلویه.
با پروازهای راحت ساعت ۱۰ به عسلویه میان و ساعت ۱۹ کنار خانواده در تهران هستند.
خلاصه حرف زیاده.
به خانوم عبدالهی بگید بیشتر بنویس لطفا
مادرانِ خاموش