ابوالحسن گنخکی | مدیرمسئول ماهنامه انرژی جنوب
دکتر ارسلان زارع بیستمین استاندار بوشهر، با گذر اصلاح طلبان و حامیان دولت چهاردهم از چندین هفته چالش تعیین نخستین استاندار دولت وفاق در استان بوشهر و نام هایی که با حاشیه های پررنگ مطرح می شد، به عنوان مورد اجماع ترین گزینه و نهایتا پاسخ مثبت دولت به این مطالبه عمومی در استان، با مصوبه هیات دولت به عنوان استاندار وفاق بخش در استان بوشهر منصوب شد. با انتشار این خبر، نسیم وفاق به استان بوشهر رسید و آرامشی نسبی در سپهر سیاسی حامیان دولت وفاق استان بوشهر حاصل شد.
دکتر زارع به دلیل سابقه تصدی مسئولیت های مختلف در استان و بیرون از استان، با چالش ها و پتانسیل های این مسئولیت کاملا آشناست و اهرم های قدرت و ظرفیت های قانونی برای عبور از این موانع را به خوبی می شناسد.
مهم ترین شانس بوشهری ها پس از دوره پرحاشیه تعیین استاندار، رسیدن به استانداری است که بر او وفاق دارند و همین دستاوردِ بسیار بزرگی است. به نظر می رسد حفظ وفاق پیش آمده باید در اولویت هر کنشگری قرار داشته باشد و گرنه راه ایجاد شکاف و اختلاف را همه می دانند.
مانند همه نقاط کشور مطالبات محقق نشده گسترده ای در استان بوشهر وجود دارد و از این رو اولویت بندی آن و تمرکز بر چند اولویت شاخص، مهم ترین خواسته و انتظار مردم از نماینده عالی دولت وفاق در استان بوشهر است.
همان طور که حامیان دکتر پزشکیان از دولت وفاق انتظار داشتند استانداری جامع الاطراف و دارای دانش و تجربه کافی و مرتبط و با روحیه وفاق گرایی برای استان تعیین گردد امروز نیز نباید با پیش کشیدن مطالبات گوناگون و ریز و درشت، ذهن استاندار را از تمرکز بر مشکلات اساسی استان منحرف کرد.
هر چند ارسلان زارع به دلیل تجربه همین مسئولیت در گیلان به خوبی از پس کار برخواهد آمد، اما او نیز مانند هر مسئول دیگری از مردم انتظاراتی دارد که قاعدتا به وقت خودش با مردم و حامیان دولت در میان خواهد گذاشت.
با این حال نباید فراموش کرد افراط در مطالبه گری و بالا بردن سطح خواسته ها از استاندار جدید به دلیل محدودیت شدید منابع و لزوم حفظ وفاق در جامعه و همراه ساختن همه حامیان دولت، نه تنها منجر به تحقق دستاوردی شاخص نخواهد شد بلکه ممکن است حاشیه سازی برای مجموعه مدیریت ارشد استان، موجب تکثر اولویت ها و بی نتیجه ماندن تلاش و خدمات دولت در استان گردد.
هر چند حاشیه سازی برای دولتمردان و کوبیدن بر طبل مطالبات خارج از اولویت جزو شگردهای کلیدی مخالفات دولت وفاق و راهبرد اصلی دولت سایه و مجموعه پروپاگاندایش در استان های مختلف است.
تجربه مدیران بومی در صنعت نفت و خصوصا پارس جنوبی نشان می دهد در برخی ادوار، در فضای رسانه ای استان و شبکه های اجتماعی فعال در شهرها و روستاهای استان سطح مطالبات عمومی از آنها چنان افزایش می یافت که نه تنها قادر به برآوردن مطالبات عمومی مناطق پیرامون صنعت نفت نمی شدند بلکه به دلیل ایجاد حساسیت نزد برخی نهادهای نظارتی و بالادستی در صنعت نفت، امکان انجام وظایف معمول اداری سازمان متبوع نیز وجود نداشت و مطالبه گری نامتناسب با واقعیت های موجود عملا فرصت انتصاب مدیران بومی را به تهدیدی تازه و بروز چالش جدید در آن مجموعه تبدیل می کرد.
چالشی که خروجی آن بهانه گیری مدیران بالادست صنعت نفت و بی اعتمادی طولانی مدت به نیروهای بومی برای انتصاب در سمت های مدیریتی شد.
مطالبه گری توام با حمایت از دولت و با نگاه به واقعیت های موجود و محدودیت های فعلی شاید بهترین راهبرد امروز حامیان دولت و منتقدان دلسوز کشور نسبت به استاندار جدید بوشهر و مجموعه مدیران اجرایی استان باشد.
از این رو، علاوه بر تاکید مجدد بر مطالبه گری متناسب با ظرفیت ها و ضمن تقدیر از توجه دولت وفاق به مطالبه اجماعی مردم استان بوشهر و تبریک به دکتر ارسلان زارع با کوله باری از دانش و تجربه و آرزوی توفیق در این مسیر، امیدواریم ارتباط تنگاتنگ و پاسخگویی مسئولان در همه سطوح مدیریتی استان در برابر مردم یکی از اصلی ترین اولویت های مجموعه مدیریت اجرایی ارشد استان بوشهر باشد.
در این زمینه
زارع: با همدلی در مسیر توسعه گام برمی داریم/ خدمت به مردم استان افتخار بزرگی است
6 نظرات
نکته ای که گفته شده توقعات واقعی و مطابق شرایط کشور و استان باشد بسیار صحیح است فقط تنها نگرانی ام اینه که اقای زارع قدرت تنه زدن به مدیران ضعیفی که پشت شان به افراد خاصی گرم است نداشته باشد. انشاله این نگرانی ما واقعی نیست و یکی از دوران خوب استانداران شکل بگیرد
وفاق با چه کسانی؟!!! با کسانی که در سال های گذشته با کلید واژه بانیان وضع موجود همه نیروهای نخبه را ازدم تیغ گذراندند؟!! یا با کسانی که استانداری، فرمانداریها و بخشداریها را ستاد تبلیغات دکترجلیلی کردند و ازهمه امکانات عمومی و دولتی برای رای آوردن ایشون سواستفاده کردند؟!!!
این دست مقالات به وضوح بیانگر این حقیقت است که قلم بدستان رسانه در این استان پیشقراولان چاپلوسی و رانت هستند .
بیچاره ملتی که اهل قلم آن مدیحه سرایان اربابان قدرت و ثروت اند .
در این دیار فقط تاریخ تکرار می شود .
از دربار سلطان محمود غزنوی تا درگاه استاندار و بخشدار و دهدار
با سلام وفاق خوب است اما باید یه نگاهی هم به مدیران استانی داشت که تخم نفاق و نفرت افکنی را پخش و فشار حداکثری بر نیروهای سالم وپاکدست استان داشتند و الان به هر دری می زنند تا خود را مدیر لایق جلوه دهند.و بتوانند از این فرصت سوء استفاده کنند مدیر پاک و سالم باشد هدفش خدمت به مردم و رفع مشکلات باشد فرق نمی کند کی باشد.
تجربه مدیران بومی در صنعت نفت و خصوصا پارس جنوبی نشان می دهد در برخی ادوار، در فضای رسانه ای استان و شبکه های اجتماعی فعال در شهرها و روستاهای استان سطح مطالبات عمومی از آنها چنان افزایش می یافت که نه تنها قادر به برآوردن مطالبات عمومی مناطق پیرامون صنعت نفت نمی شدند بلکه به دلیل ایجاد حساسیت نزد برخی نهادهای نظارتی و بالادستی در صنعت نفت، امکان انجام وظایف معمول اداری سازمان متبوع نیز وجود نداشت و مطالبه گری نامتناسب با واقعیت های موجود عملا فرصت انتصاب مدیران بومی را به تهدیدی تازه و بروز چالش جدید در آن مجموعه تبدیل می کرد.
در این پاراگراف از یادداشت جناب گنخکی نکته بسیار عمیقی نهفته است . بالا بردن سطح مطالبات مردم در جواجهه با یک مدیر بومی متاسفانه در استان ما باعث نابودی آن مدیر شده است .
الان یادتون افتاده نباید افراط در مطالبه گری کرد دوران شهید مظلوم که سردمدار بالابردن سطح مطالبات شما ادمای صدرنگ بودید .زهی خیال باطل