خلیج فارس:روز گذشته و پس از حکم محمد شریعتمداری، مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس برای دکتر علی تاجرنیا او هم ابتدا ترکیب هیات مدیره را تغییر داد و سپس مدیرعامل جدید باشگاه هم منصوب شد. علی نظری جویباری که نظرهای مثبت و منفی فراوانی را در بیست و چهار ساعت گذشته اطراف نامش گردآوری کرده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرارو، علی نظری جویباری نامی قدیمی در استقلال است و در سالهای اخیر نقشهای مهمی در این باشگاه داشته است. همچنین که نامش در سالهای اخیر بارها و بارها به عنوان گزینه مدیرعاملی هم مطرح شده بود که این مهم نهایتا در زمستان ۱۴۰۳ محقق شد.
موافقان جویباری او را به عنوان یک استقلالی دوآتشه میناسند که در روزگار تحمیل مدیرهای غیراستقلالی به این تیم میتواند یک موهبت باشد. مهمتر از استقلالیبودن، اما نقش او در سالهای اخیر و در برخی نقل و انتقالات بزرگ باشگاه است. برخی رسانهها جویباری را مغز متفکر پروژه انتقال مهدی هاشمینسب به استقلال دانسته و او را پدر ترکاندن بمب در فوتبال ایران میدانند. او هم البته این مسئله را پنهان نکرده و در اولین مصاحبهاش همین امروز به مسئله فعالیت قوی در بازار نقل و انتقالاتی و ترکاندن بمب اشاره کرده است. این مسئله برای استقلالیهایی که در سالهای اخیر همیشه از فعالیتهای نقل و انتقالاتی تیمشان ناراضی بودند بسیار مهم است.
مخالفان جویباری، اما او را بخشی از باندی میدانند که منافع شخصی را ممکن است بر منافع استقلال ترجیح دهد. همین مسئله هم موجب شده تا در کانالهای هواداری یک شایعه عجیب و مهم دهان به دهان بچرخد: نظری جویباری را امیرقلعهنویی به استقلال تحمیل کرده است!
نظری جویباری رابطهی خوب و صمیمانهای با امیر قلعهنویی، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران دارد. زمانی که امیر قلعهنویی در استقلال سرمربی بود او هم به عنوان سرپرست کنارش روی نیمکت مینشسته و این رابطه را همیشه حفظ کرده است. نظری جویباری در مصاحبه امروز خود به این شایعه هم واکنش نشان داده و قاطعانه آن را رد نکرده است. او در این زمینه گفته: «اگر واقعا امیر قلعه نویی اینقدر نفوذ دارد که با هلدینگ ارتباط داشته باشد، دمشگرم. او یک استقلالی واقعی است.»
به هر روی اگر شایعه نقش داشتن امیر قلعهنویی در وضعیت استقلال درست باشد این موضوعی است که به هیچ وجه قابل پنهانکاری نیست و خیلی زود خودش را در چینش نیمکت استقلال و استخدام بازیکنان نشان خواهد داد و آن وقت نه جویباری و نه قلعهنویی نمیتوانند آن را انکار کنند.