ابوالحسن گنخکی| مدیرمسئول ماهنامه انرژی جنوب
در میان نقدها و تحلیل هایی که نسبت به فعالیت های اخیر استاندار جدید بوشهر در افکار عمومی و شبکه های اجتماعی صورت میگیرد، نحوه ارتباط و تعامل وی با پارس جنوبی یکی از مهم ترین مباحثی است که هنوز دکتر زارع درباره آن به روشنی سخن نگفته است.
البته وی در آیین معارفه اش نسبت به مسئولیت اجتماعی صنایع پارس جنوبی تاکیداتی داشت و در دیدار اخیرش با وزیر نفت نیز درباره اشتغال، ارتقای نیروهای بومی در صنعت نفت و مسئولیت اجتماعی و کمک به اجرای پروژه های زیربنایی توافقاتی داشتند اما در سطحی کلان تر هنوز نخبگان و کنشگران حوزه انرژی نمی دانند دکتر زارع با صنعت نفت چگونه رفتار خواهد کرد.
نکته مهم این است که طبق تجربیات سال های گذشته کاملاً مشخص است که با صنعت نفت نه می توان با زبان زور و حتی قانون رسمی سخن گفت و نه با زبان تملق و خواهش؛ چرا که طبق نظری عامیانه، صنعت نفت خود دولتی است در دولت و همه ابزارهای لازم برای نادیده گرفتن دیگران و اعمال سلیقه در ارتباط با مسئولیت هایش در اختیار دارد و کارنامه طولانی مدتش در مناطق مختلف نیز کم توجهی اش به مناطق میزبان را از همین وضعیت سخن می گوید.
حتی بکارگرفتن زبان اقتدار توسط مدیریت ارشد استان در دوره قبلی نیز نتوانست مدیریت ارشد منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس را با استان همراه نماید؛ نمونه بارز آن بی تفاوتی مدیریت کار و خدمات اشتغال منطقه ویژه نسبت به هشدارهای معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری بوشهر درباره جعلی بودن معرفی نامه های اشتغال به صنایع بود.
از این رو تصور می شود زبان تعامل با صنعت نفت، زبان گفتگو و اقتدار توام است؛ زبانی که ارسلان زارع بر آن تسلط و مهارت کافی دارد و همین امتیاز می تواند نقطه قوت او برای تغییر نگاه مقامات عالی وزارت نسبت به مناطق میزبان و توجه جدی صنعت نفت به تامین زیرساخت ها و تاسیسات زیربنایی و تحقق مطالبات مردم استان باشد.
درست است که در استان بوشهر صنعت نفت معادل پارس جنوبی در نظر گرفته می شود اما از شمال تا جنوب و شرق تا غرب هر کدام از شهرستان ها به نحوی با صنعت نفت و زیرمجموعه های آن در ارتباط هستند اما اوج این ارتباط در پارس جنوبی دیده می شود.
شاید از همین روست که صاحب نظران طی سال های اخیر از استانداران ادوار و فعلی خواسته اند برای استانداری معاونت انرژی یا دفتر امور انرژی ذیل معاونت اقتصادی استانداری راه اندازی شود اما به نظر می رسد تقویت تعامل صنعت نفت با استان نه در ایجاد ساختار برای استانداری بلکه نیازمند تغییر نگاه و رویه در راس وزارت نفت و ابرشرکت های سهامدار صنایع پارس جنوبی در تهران است.
تجربه منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی ماهشهر نشان می دهد ایفای حقوق جوامع میزبان و مناطق پیرامون تاسیسات و صنایع نفت، گاز و پتروشیمی نه با زبان خواهش و نه با زبان زور محقق نمی شود و از طریق بکارگرفتن توامان زبان های نرم و سخت چنین مطالباتی محقق می شود.
از این رو علاوه بر رایزنی های گسترده در تهران و استفاده از ظرفیت ریاست کمیسیون انرژی مجلس برای پیشبرد و تحقق مطالبات کلان استان از وزارت نفت، می توان چند مطالبه جدی و مشخص ذیل را نیز دنبال نمود؛ شورای راهبردی شرکت های پتروشیمی منطقه پارس جنوبی که سالانه اعتباراتی در قالب مسئولیت اجتماعی خود در شهرستان های همجوار هزینه می کند، دارای شخصیت حقوقی معین و قابل ارزیابی عملکرد نیست و بیشتر به یک مجمع غیررسمی می ماند.
آن طور که شنیده می شود دکتر زارع در حال رایزنی برای ایجاد ساختار حقوقی مشخص و پاسخگو برای این شورای راهبردی آن هم با عضویت یک نماینده تام الاختیار و رسمی از سوی استانداری به عنوان عضو حقوقی در آن شوراست تا بتواند مطالبات استان از صنایع پتروشیمی را به صورت دقیق و با جزییات قابل اجرا دنبال و پیگیری نماید.
متاسفانه اکنون بخش عمده وظایف سازمان منطقه ویژه پارس به عنوان نماینده وزارت نفت در عسلویه در حوزه مسئولیت اجتماعی صرف اعمال نظر و مدیریت توزیع اعتبارات مسئولیت اجتماعی شرکت های پتروشیمی خلاصه می شود و عملاً سازمان از اعمال وظایف تخصصی خود در حوزه مسئولیت اجتماعی صنایع نفت و گاز باز مانده است.
همین توزیع اعتبارات مسئولیت اجتماعی صنایع پتروشیمی نیز با دخالت های سلیقه ای به صورت مشروط، مبهم و قطره چکانی و بدون شفافیت لازم است و نه تنها دستگاه های اجرایی مرتبط با این اعتبارات از نحوه تخصیص و هزینه کرد آن رضایت ندارند، بلکه موجب نارضایتی و اختلاف بین مردم ساکن در مناطق مختلف نیز شده است.
سازمان منطقه ویژه در رابطه با اعتبارات ملی در اختیار مدیریت نظارت بر طرح های عمرانی مناطق نفت خیز ذیل شرکت ملی نفت نه تنها پاسخ قانع کننده به افکار عمومی نمی دهد بلکه حتی فرمانداران نیز در جریان کامل جزییات تخصیص و هزینه کرد این اعتبارات نیستند و همین باعث شده تا فرمانداران برای مدیریت بهینه اعتبارات شهرستان ها و رعایت عدالت توزیعی و متناسب در خدمات رسانی به همه مناطق شهرستان نیز با مشکل جدی روبرو باشند.
بنابراین تصور می شود در سازمان منطقه ویژه ساختاری مشخص تعریف گردد تا سهم اعتبارات مسئولیت اجتماعی مربوط به شرکت های دولتی نفت و گاز -چه آنها که به عنوان اعتبارات سرمایه ای در اختیار مدیریت نظارت بر طرح های عمرانی مناطق نفتخیز است و چه اعتبارات جاری که در بودجه سالانه سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، شرکت نفت و گاز پارس و شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی در نظر گرفته می شود- به صورت شفاف و قابل ارزیابی با نظر استاندار یا فرمانداران به عنوان نمایندگان عالی دولت در استان و شهرستان ها هزینه نماید.
به عبارتی دیگر، به دلیل شناخت دقیق تر و جامع تر فرمانداران نسبت به کمبودها، نیازها و اولویت های حوزه جغرافیایی محل خدمت، تخصیص و هزینه کرد این اعتبارات با نظر قطعی آنان و صد البته با جلب همراهی نماینده مجلس صورت گیرد.
نکته دیگر اما بحث حمایت جدی از مدیران میانی صنایع پارس جنوبی است که خودشان توانسته اند طی سال های گذشته بنا بر شایستگی و ارتباطات شخصی در جایگاه مدیریت واحدهایی مانند عملیات، منابع انسانی، بازرگانی و… این شرکت ها قرار بگیرند.
معنای حمایت نیز کاملاً روشن و مشخص است. طبق قاعده و عرف موجود، مدیران عامل یک شرکت پتروشیمی یا حتی نفت یا گاز برای انتصاب باید سابقه عضویت در هیات مدیره یک شرکت مرتبط را دارا باشند و از این رو نخستین اقدام برای حمایت از این مدیران میانی بومی، تلاش و رایزنی برای عضویت آنان در هیات مدیره شرکت های نفتی است تا بعداً با اتکا به این رزومه ها بتوانند مسئولیت مدیریت عامل این شرکت ها را بر عهده بگیرند.
برای عضویت این نیروهای توانمند بومی در هیات مدیره شرکت ها نیز صد البته علاوه بر حمایت استاندار، به صورت دقیق تر نیازمند ورود نمایندگان استان در مجلس و خصوصاً استفاده کامل از ظرفیت ریاست کمیسیون انرژی مجلس است. باید حمایت از ارتقا و عضویت نیروهای بومی فارغ از تقسیم بندی های جغرافیایی و سیاسی صورت پذیرد تا در سال های آتی گزینه های بیشتری شانس تصدی مسئولیت مدیریت عامل در شرکت های نفت، گاز و پتروشیمی را دارا باشند.
شاید نوع نگاه و نقش استاندار در پیگیری و تحقق مطالبات استان از صنعت نفت خیلی مهم، کلیدی و حیاتی باشد و بتواند با رایزنی و لابی و استفاده از جایگاه حقیقی خود نزد مقامات عالی قوه مجریه، نظر دولت و خصوصاً مقام عالی وزارت نفت را در این زمینه جلب نماید، اما تجربه سال های اخیر نشان داده استاندار هر اندازه که توانمند و ماهر در برقراری ارتباط و رایزنی باشد بدون حمایت نمایندگان مجلس و به ویژه در صورت حاشیه سازی و کارشکنی نمایندگان نمی توان مطالبات استان بوشهر از صنعت نفت را به صورت جامع و کامل محقق کرد.
امروز خروجی وفاق و همدلی میان مسئولین ارشد استان اعم از استاندار، نمایندگان مجلس و دیگر مقامات می تواند یکصدایی برای پیگیری مطالبات استان از صنعت نفت و شرکت های زیرمجموعه باشد.
در این زمینه
- دستورات 6 گانه وزیر کار به استان بوشهر هم می رسد؟
- فارس و هرمزگان، شریک عوارض آلایندگی پارس جنوبی شدند
- بوشهر، «خوار کورترین» استان کشور در انتصابات وزارت نفت! + جدول
9 نظر
مدیر عامل سازمان منطقه پارس در سه دولت مختلف تغییر نکرده است. کسی که سابقه مشخص اجرایی ندارد. یک نیروی نه چندان کارنامه دار که با حمایت یک رانت مشخص که در صدر آن معاونت حقوقی مجلس بود در عسلویه به کار مشغول شد.
ایشان بوشهر و مدیران بوشهر را مسخره می کند و آنها را هیچ می پندارد
این فرد را عوض کنید که ذهن نفت را نسبت به بوشهر سیاه کرده است.
تمام نمایندگان استان در استیضاح وزیر نفت شرکت کنند و شرط دست کشیدن از استیضاح را عزل اسدی از منطقه پارس عنوان کنند. حداقل تکلیف میلیاردها ریال پول که امسال بیش از 4 هزار میلیارد تومان بوده و به نام بوشهر قلم داده اند و هیچش به بوشهر نرسیده مشخص شود.
سلام فکر نکنم کاری بشه دست مرکز نشینان میباشد
نمایندگان بوشهر با هم در استیضاح وزیر نفت شرکت کنند و از او بخواهند سخاوت اسدی را از منطقه پارس جنوبی عزل کند و به جایش سید محی الدین جعفری برگردانند بوشهر
برای هر بوشهری یک نسخه از مسئولیت های اجتماعی نفت بفرستید تا همه بدانند نفت بوشهر را بالغ نمی داند و مناطق نفت خیز جنوب در اهواز را قیم بوشهریها کرده است. چرا باید برای اجرای یک کار عمرانی از محل مسئولیت های اجتماعی نفت در بوشهر اهوازیها تصمیم بگیرند؟
تا کی می خواهید بنشینید و کلاه سر خودتان بگذارید که نفت شما را ببیند. کمتر از قطر هستید؟. برای همین پارس جنوبی هم که شده وقتی نفت نمی خواهد حق استان را بدهد اعلام خودمختاری کنید و به سازمان ملل بدهید.
هیچ اتفاقی نمی افتدتامسئولین فکر میز خود هستند .ما بوشهری ها حقمان را از نفت نمی توانیم بگیریم چون خیلی مودب و بافرهنگ هستیم.در واقع کلکی که سالها به ما می زنند و جوانان بوشهری آرزوی اشتغال در نفت و پارس جنوبی را دارند.امیدی به نمایندگان ناهمگون و استاندار مودب نیست.
پارس شمالی داره تعطیل میشه استاندار محترم ، امام جمعه ، آقای نمایندگان استان (فقط اسم نماینده یدک میکشند )ریس کمیسیون انرژی شیخ موسی با تخصص نفتی ک نداری و …کجایید ؟!
آقای دکتر زارعی نماینده محترم مردم شریف دشتی و تنگستان
هر چه زودتر شرکت پارس شمالی با مدیریت مستقل و جدا از عسلویه تاسیس کنید.
همین الان گاز میدان خارتنگ در شنبه را قرار است با خط لوله به جم ببرند. فردا هم گاز میدان پارس شمالی و شش میدان گازی دیگر در این منطقه را با خط لوله به عسلویه میبرند. بعدش دیگه حتی نمیتوانید سهم اشتغال و مسئولیتهای اجتماعی را که واقعا مثل صدقه است را نیز از نفت بگیرید.
چرا سازمان منطقه ویژه با حذف چارت سازمانی منطقه پارس شمالی این منطقه را حذف و زیر مجموعه خود کرده است و الان حقوق و دستمزد کارکنانش را مشروط به انتقال به عسلویه کرده است؟
آقای زارع شاید اینجا پیام ما به دستتون برسد
ما شدیداً با انتصاب بخشدار جدید خارگ معترض هستیم
شما بدون هیچ استعلام و مصاحبه ایشون رو به خارگ فرستاده اید؟
ایشون حتی توانایی صحبت کردن هم ندارند
جزیره خارگ یکی از مهمترین و استراتژیک ترین جای خلیج فارس هست