خلیج فارس:دور دوم مذاکرات میان ایران و ایالات متحده در رم، در دومین شنبه مذاکره مسیر رسیدن به توافق را هموار تر روندی که با وجود همه تردیدها، کندیها و چالشهای مزمن، اکنون با نظمی تازه و الگویی متفاوت از مذاکرات پیشین، مسیر تازهای را پیش گرفته است.
به گزارش«خلیج فارس»؛علیرضا سلطانی در عصر ایران نوشت: دور دوم مذاکرات میان ایران و ایالات متحده در رم، در دومین شنبه مذاکره مسیر رسیدن به توافق را هموار تر روندی که با وجود همه تردیدها، کندیها و چالشهای مزمن، اکنون با نظمی تازه و الگویی متفاوت از مذاکرات پیشین، مسیر تازهای را پیش گرفته است. شکلگیری الگویی مشخص در زمانبندی گفتوگوها که در رسانها از آن می توان بهعنوان «دیپلماسی شنبه » یاد کرد، نهتنها از جدیت طرفین در تداوم مذاکرات حکایت دارد بلکه بازتابدهنده ارادهای پنهان برای ساختن توافقی واقعبینانه در سایه محدودیتها و بیاعتمادیهای دیرینه است. انتخاب رم به عنوان میزبان دور دوم انتخاب هوشمندانه ای به نظر می رسد. از این منظر که هم اروپا درگیر مذاکره شده است هم سه کشور اروپایی( انگلیس ، فرانسه و آلمان ) که اخیرا در مقایسه با گذشته مواضع تهاجمی و غیرسازنده ای در برابر ایران در پیش گرفته اند ، میزبان نبودند.
مقایسه روند فعلی با مذاکرات پیشین از جمله گفتوگوهای منتهی به برجام یا مذاکرات دوره بایدن، حاکی از آن است که فضای دیپلماتیک کنونی با انسجام بیشتری پیگیری میشود. در گذشته، بسیاری از مذاکرات به دلیل ورود زودهنگام به منازعات محتوایی یا تأثیرپذیری از فضای رسانهای و فشارهای جانبی، دچار وقفه یا فرسایش میشدند. اما در مسیر فعلی، فاصله منظم میان نشستها، تمرکز بر زمانبندی مشخص و پرهیز از افشای شتابزده جزئیات، مؤید این است که مذاکرهکنندگان به الگوی جدیدی از مدیریت گفتگو دست یافتهاند.
با این حال، این رویکرد تازه نباید سبب اغراق در میزان پیشرفت مذاکرات شود. محدود بودن گفتوگوها به یک روز در هفته و عدم تداوم آن در روزهای دیگر، نشاندهنده آن است که مذاکرات هنوز در مرحله تعیین چارچوب باقی مانده و از ورود به فاز جزئیات بازمانده است. طرفین بهنظر میرسد هنوز نتوانستهاند به اجماعی عملی درباره دستور کار نهایی و چگونگی تنظیم متن توافق برسند و در حال ارزیابی دیدگاههای یکدیگر برای تصمیمگیری در سطوح عالیتر هستند.
آنچه از چارچوب احتمالی مذاکرات میتوان استنباط کرد، تمرکز اولیه و مشترک بر موضوع هستهای و پرهیز آگاهانه از ورود به مسائل پیچیدهتر نظیر تحرکات منطقهای و برنامههای موشکی ایران است. این تمرکز موضوعی، ناشی از شناخت درست دو طرف از حساسیتهای منطقهای و جهانی و لزوم مدیریت اولویتهاست. در سطح فنی نیز، مسائلی چون حق غنیسازی ایران، سازوکار رفع تحریمها، نحوه تضمین تعهدات آمریکا، و سرنوشت مکانیسم ماشه از محورهای کلیدی گفتوگوها هستند؛ محورهایی که دستیابی به توافق در آنها نیازمند انعطافپذیری و تصمیمگیریهای سخت در پایتختهای هر دو کشور است.
توئیت اخیر سید عباس عراقچی مبنی بر «پیشرفت در اصول و اهداف»، نشانهای از احتیاط ایران در عین ابراز امیدواری به روند گفتوگوهاست. این بیان میتواند گویای باقیماندن مذاکرات در سطح کلیات باشد و از سوی دیگر تأییدی بر وجود نقاط توافق ابتدایی، بدون ورود به نگارش متن یا بررسی دقیق مواد توافق. همین امر هم موجب شده که گفتوگوها همچنان در انتظار شنبهای دیگر ادامه یابد.
آغاز مذاکرات کارشناسی در روز چهارشنبه، هرچند اقدامی مثبت تلقی میشود، اما بهخودیخود دلالت بر نزدیکی به توافق نهایی ندارد. این گام بیشتر نشاندهنده نیاز طرفین به بررسی دقیقتر گزینهها و مسائل فنی است و نه حاصل تفاهم کامل بر چارچوب نهایی. با این حال، تصمیم همزمان برای ادامه مذاکرات در دو سطح کارشناسی و ارشد، حاکی از نوعی هماهنگی در حفظ مسیر گفتوگو و جلوگیری از توقف روند دیپلماتیک است.
در این شرایط، احتمال دستیابی به توافق نهایی در شنبه آینده چندان قوی به نظر نمیرسد. مسیر رسیدن به توافق جامع، با توجه به اختلافات موجود در چارچوبها و الزامات داخلی هر دو طرف، هنوز ناهموار است. اما در عین حال، امکان رسیدن به توافقی مرحلهای یا محدود، با هدف اعتمادسازی و تثبیت روند گفتوگو، سناریویی واقعبینانهتر است. توافق مرحلهای میتواند بستر لازم برای حلوفصل تدریجی اختلافات را فراهم آورد و از گرفتار شدن مذاکرات در بنبست سنتی جلوگیری کند.
در این میان، نقش عمان بهعنوان تسهیلگر و بازیگر منطقهای، برجستهتر از همیشه ظاهر شده است. برخلاف نگاه رایجی که این کشور را صرفاً میانجیای بیطرف و منفعل میداند، عمان در این دور از گفتوگوها نقشی فعال و چندلایه ایفا میکند. این نقش صرفاً محدود به تنظیم جلسات یا انتقال پیام نیست، بلکه به ایجاد فضای اعتماد، حفظ تماس منظم میان طرفین و جلوگیری از انقطاع مذاکرات گسترش یافته است.
عمان با بهرهگیری از موقعیت خاص ژئوپلیتیک و رابطه حسنه با هر دو طرف، توانسته است نهتنها مسیر گفتوگو را باز نگه دارد، بلکه در حوزه اطلاعرسانی و شکلدهی به فضای رسانهای نیز نقش ایفا کند.نبود چنین بازیگری در این مرحله میتوانست احتمال شکست یا فرسایشی شدن گفتوگوها را افزایش دهد. حتی در مقایسه با کشورهای غربی حاضر در مذاکرات برجام، نقش عمان از نظر پویایی و تأثیرگذاری، محسوستر و کمهزینهتر جلوه میکند. این کشور توانسته در میانه فضای پرتنش منطقهای، بیطرفی فعال خود را حفظ کرده و با ارائه تصویر متعادلی از گفتوگوها، در شکلگیری نگاه عمومی نسبت به روند مذاکرات موثر باشد.
دیپلماسی به وقت شنبه اگرچه هنوز یخبندان روابط ایران و آمریکا عبور نکردهاندنشکسته اما توانستهد لایههایی از انجماد قدیمی را ترک دهند. این روزهای حساس، شاید بهتنهایی تاریخساز نباشند، اما میتوانند به نقطهعطفی در مسیر بازیابی اعتماد از دست رفته و شکلگیری روندی پایدار از گفتوگو بدل شوند. آنچه اهمیت دارد این است که دیگر ایران و آمریکا در مسیر مذاکره و توافق تنها تصمیم گیر نیستتند بلکه روندی که اغاز شده مجموعه ای از نیروها و انتظارات ایجاد کرده که دو کشور ایران و آمریکا را در مسیر مذاکره و توافق با وجود همه پیچ ها و پستی و بلندی ها حرکت می دهند .
https://www.pgnews.ir/?p=250877