![]() |
![]() |
منطقه آزاد و حاشیه نشینی شهری!حسن حیدری- دکتری برنامه ریزی شهری و روستاییبهگواه تاريخ، مرزنشينان يكي از اركان مهم محافظت و دفاع از كشور هستند. كارشناسان از ضرورت ايجاد شاخصهاي توسعهيافتگي در مناطق مرزي سخن ميگويند در حالي كه در بسياري از استانهاي مرزي، زيرساختهاي لازم براي زيست انساني وجود ندارد، چه رسد به زيرساختهاي توسعهيافتگي. جشن برقدار شدن در استان های کمتر توسعه یافته، نشاندهنده عمق محروميت در استانهاي مرزي كشور است.! نكته قابل توجه اينجاست كه برخی استانهاي مرزي كشور باوجود دارا بودن پتانسيلهاي فراوان در بخشهاي كشاورزي، صنعت، معدن، گردشگريو... در فقر شديد به سر ميبرند. سلامت، اصولاً مناطق آزاد با اهداف کلان و راهبردی چون بهبود، افزایش و توسعه صادرات، ایجاد اشتغال، جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی و انتقال تکنولوژی، افزایش درآمدهای عمومی، افزایش توریست و گردشگر، ارتقای جایگاه اقتصادی کشور و بهره مندی از اقتصاد رقابتی است که با گذشت چند سال از این اقدام هنوز اهداف مورد نظر در این مناطق حاصل نشده است. ایفای نقش در اقتصاد ملی، جلب مشارکت جوامع محلی، تقویت مناسبات بینالمللی، تقویت اقتصاد منطقه ای و انتقال تکنولوژی را از جمله دیگر راهبردهای مناطق آزاد عنوان می کنند. از طرفی ماده ۱ قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری-صنعتی جمهوری اسلامی ایران مصوب مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۷۲ اهداف تشکیل مناطق آزاد تجاری-صنعتی را به شرح زیر بیان میکند: تسریع در انجام امور زیربنایی، عمران و آبادانی، رشد و توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری و افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال سالم و مولد، تنظیم بازار کار و کالا، حضور فعال در بازارهای جهانی و منطقهای، تولید و صادرات کالاهای صنعتی و تبدیلی و ارائه خدمات عمومی. محرومیت زدایی هدفی که محقق نشد! شاید یکی از اهداف اساسی احداث مناطق آزاد محرومیت زدایی و ارتقای سطح اجتماعی مناطق بود اما مصداق آن در کشور را نمی توان شاهد بود. مثلا در مناطق ازاد بندر چابهار، شاهد هستیم که با وجود گستردگی بندر و سرزمین نتوانسته به توسعه همه جانبه دست پیدا کند. وجود حاشیه نشینان در اطراف شهر چابهار از لحاظ اجتماعی، فرهنگی ، آموزشی اقتصادی و رفاهی موجب مشکلات فراوانی برای مردم این منطقه شده است. به گفته مسئولان ، ۴۰ تا ۵۰هزار نفر از جمعیت شهر چابهار در حاشیه شهر زندگی میکنند که بیشترین جمعیت حاشیهنشین یک شهر در کشور نسبت به جمعیت آن است. برخی به امید یافتن کار و درآمدی بهتربه منطقه آزاد مهاجرت کردهاند، و برخی از افراد فقیر و فاقد شناسنامه به دلیل نامعلوم در این مناطق زندگی می کنند. وقوع خشکسالی و با صرفه نبودن کشت و اشتغال در روستاها درکنار جاذبه و درآمدهای کاذب در شهرها از جمله دلایلی است که در چند دهه اخیر به شدت بر روند مهاجرت از روستاها و فزونی حاشیه نشینی در اطراف شهرها افزوده است، موضوعی که به شدت امنیت روانی جامعه را به خطر می اندازد. در این میان مثلا شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان از جمله مناطقی است که به دلیل وقوع خشکسالی های پایدار سالهاست از پدیده حاشیه نشینی رنج می برد. در حالی که تا سالهای قبل وضعیت آب وهوا در منطقه سیستان و بلوچستان تا حدی بود که مردم منطقه به راحتی از طریق کشاورزی و دامداری و صید ماهی گذران زندگی می کردند، اما با آغاز سالهای خشکسالی عملاً درآمد مردم منطقه به شدت کاهش پیدا کرد و هزینه بالای زندگی سبب شد تا آنها مجبور به سکونت در اطراف شهرهای بزرگ ازجمله چابهار که به آبهای آزاد راه داشت، شوند و بسیاری از مردم منطقه برای کسب درآمد به شهرها مهاجرت کنند. طبق آمارها، ۶۳ درصد جمعیت چابهار در حاشیه شهر و سکونتگاههای غیررسمی و نابسامان زندگی می کنند و در زمینه نسبت جمعیت ساکن در سکونتگاههای غیررسمی به جمعیت ساکن در نقاط شهری، شهر چابهار در رتبه نخست کشور قرار دارد. به صورت کلی دلایل شکل گیری پدیده حاشیه نشینی متنوع و متعدد است. پایین بودن درآمد در روستاها و نبودن فرصتهای اشتغال، کمبود مسکن در شهرها، تفاوتهای نژادی که موجب رانده شدن گروههای خاص می شود، گرانی غیرمتعارف زمین در کلانشهرها، نگاه تمرکزگرای دولتی و افزایش بیشتر امکانات مادی و اقتصادی در شهرهای بزرگ، گسترش شکاف طبقاتی و بی دقتی دولتها در مکانیابی صنعتی برای سکونت کارگران ساده از مهمترین این دلایل است. الگوی نامتوازن توسعه، نوسازی نظام بهره برداری کشاورزی، رشد بالای جمعیت روستایی، بیکاری و جاذبه های شهری موجب شده آنان به هر قیمتی خود را به شهر برسانند تا رفاهی را که از آن محروم مانده اند را به دست آورند. جمعیت زیادی از افراد جویای کار از شهرها و روستاهای مختلف به امید اشتغال و زندگی بهتر به مراکز شهری کوچ کرده اند و در حاشیه شهرها ساکن شده اند. در این بین مناطق آزاد می تواند مامن و مقصد نهایی مهاجرین باشد چرا که امید به اشتغال و درآمد زایی در این شهرها بیشتر به نظر می رسد. مناطق آزاد به دلیل عدم وجود زیرساختهای اساسی و اولیه و محرومیت شدید منطقه و عدم توجه کافی جهت محرومیت زدایی نتوانسته است عملکرد مناسبی در زمینه اهداف موردنظر داشته باشد. مناطق آزاد ایران همچون مراکزی رها شده از مجموع ساختار فعالیتهای دولت، به عنوان بزرگترین واردکنندگان کالا به منطقه و کشور تبدیل شده و سهم هر یک از متغیرهای صادرات، اشتغال، سرمایه گذاری داخلی و خارجی و درآمدهای عمومی و گردشگر خارجی در کل اقتصاد ایران بسیار ناچیز و اندک است. آثار منفی ناشی از فعالیت منطقه آزاد می تواند به صورت زیر پیامدهای خود را نشان دهد: آسیبهای فرهنگی و اجتماعی بر فرهنگ بومی مناطق، زمینه سازی سوء استفاده برخی عوامل دولتی و غیر دولتی، آسیبهای اجتماعی و اقتصادی این مناطق موجب دگرگون شدن ساختار اقتصاد محلی و وابستگی مردم بومی به فعالیت منطقه آزاد تجاری است که در صورت قطع یا کاهش فعالیتهای صنعتی یا تجاری مشکلات اجتماعی و اقتصادی عدیده ای پدید می آید. همچنین یکی از چالشهای اقتصادی این مناطق را می توان نداشتن استقلال اداری و مالی دانست. امروز مناطق تجاری بسیاری هستند که به امید پردازش صادرات ایجاد شده اند ولی در حال حاضر به مناطق پردازش واردات تبدیل شده اند. بنابراین آنچه انتظار می رود این است که برای رسیدن به اهداف توسعه در این منطقه نیاز به بررسی و هدف گذاری کوتاه و بلند مدت وجود دارد. زیرساخت های فعلی بوشهر نیاز به ترمیم و بازسازی دارند با توجه به ارزیابی زیرساخت های موجود در شهر بوشهر و حتی شهرهای پیشنهادی جهت مناطق ازاد می توان عنوان کرد: زیرساخت های موجود نظیر فرودگاه ها، بنادر و شبکه ریلی و خودرویی نیاز به ترمیم و گسترش دارد. چرا که این ظرفیت ها برای بیش از چند دهه قبل طراحی شده بودند و اکنون جوابگوی نیاز فعلی نیستند. نمونه بارز آن مناطق آزاد در استان خوزستان که از وجود فرودگاهها برای خطوط پرواز های خارجی که یکی از شاخص های توسعه مناطق ازاد می باشد، محروم می باشد! دکتر شاه بندرزاده از اساتید صاحب نظر بوشهر مطلبی در همین خصوص بیان داشتند که عین محتوا به شرح زیر می باشد: ایشان بیان کردند که از ارکان پیشرفت و توسعه اقتصادی در یک منطقه میتوان به میزان و قدرت تولید آن، رشد تجاری، استقرار سرویسهای ویژه تجاری در منطقه و استان و عوامل توسعه انسانی و وجود دانش فنی در زمینه مزیتهای نسبی اشاره داشت. صرف داشتن نخیلات، میگو، ماهی و آبزیان و منابع زیرزمینی کافی نیست بلکه دانش فنی مرتبط و سرمایهگذاری متناسب با آنها روشنگر فردایی درخشان برای منطقه و مردم آن خواهد بود و بهدنبال آن پولسازی برای نیروهای جوان در عرصه سرمایهگذاریهای متناسب با منطقه رخ مینمایاند که در نبود آن میتوان فقط انتظار مهاجرت مردم عزیز بوشهر از این خطه را داشت. در نتیجه میبایست توجه ویژه به زیر ساختهای سرمایهگذاری، دانش فنی و همچنین مدیریت تکنولوژی منطقه معطوف داشت. از این نوع مثالها در داشتههای قبلی نیز میتوان آورد مثلا، از دست رفتن دانش فنی ساخت کشتی در استان با افول شرکت صدرا و بیکاری و تعدیل نیرو، بسیاری از عزیزان در این صنعت را یا به مهاجرت تشویق کرده یا خانهنشین کرده است. با این پیشینههای صنعتی و ارتباط ضعیف دانشگاه و صنعت و فقدان شناخت فرصتها، تهدیدها و همچنین نقاط ضعف و قوت، مردم چگونه میتوانند به برنامههای شتابان مدیران منطقه مشکوک نباشند. لاجرم لازم است برنامهای مالی و فنی دقیق قبل از ایجاد منطقه برای زیرسازی متناسب با این منطقه آزاد داشت و به زمانبندی دقیقتر آن کتبا پایبند بود. مهاجرت و حاشیه نشینی در بوشهر نسبت به بسیاری از استان های دیگر متفاوت است: به دلیل شبه جزیره ای بودن شهر بوشهر و فضاهای سکونتی حوزه نفوذ آن، در صورت عدم برنامه ریزی صحیح برای منطقه آزاد احتمالی در شهر بوشهر، مهاجرت به دو صورت متفاوت اتفاق خواهد افتاد. نوع اول به دلیل گرانی ها و افزایش قیمت زمین و مسکن و ملزومات اولیه و اساسی زندگی، قشر عظیمی از مردم این شهر ناچار به مهاجرت به روستاهای اطراف می شوند. به این امید که زمین و مسکن در روستاها ارزان تر می باشد. اما این دسته از شهروندان به دلیل اینکه هیچگونه امکانات آموزشی و رفاهی در مقصد را تجربه نمی کنند در برزخ ماندن و نماندن می مانند!و تن به زندگی اجباری در نقطه جغرافیایی می دهند که منطقه آزاد عامل آن بوده است. این نکته را نیز فراموش نکنیم روستاهای حوزه نفوذ شهر بوشهر(شامل گورکات که خود الان با محدویت زمین جهت توسعه مواجه می باشد و حتی بومیان آنجا زمین لازم جهت ساخت مسکن در اختیار ندارند) ظرفیت پذیرش این تعداد مهاجر هم به دلیل فیزیکی هم به دلیل امکانات و زیرساخت ها را دارا نمی باشند و این یعنی حاشیه نشینی آرام و خاموش که تبعات آن در میان مدت خود را نشان خواهد داد. نوع دوم مهاجرت روستاییان و افراد غیر بومی و مهاجری که به دلایلی که در اول مطلب گفته شد با امیدهای فراوان به این شهرها مهاجرت می کنند و البته در حاشیه و مجاروت نزدیکترین مراکز سکونتی مناطقه آزاد مستقر می شوند و این نیز باعث حاشیه نشینی گسترده و آشکار با تبعات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی همراه خواهد بود. همیشه با برنامه بودن و داشتن برنامه ریزی حتی اگر به صورت ناقص هم اجرا گردد بهتر از بدون برنامه بودن می باشد. برای بهبود عملکرد منطقه آزاد در جهت جلوگیری از مهاجرت و حاشیه نشینی(هم در مبدا هم در مقصد) می توان به موارد زیر اشاره کرد:
|
||||
صفحه اصلي ::
پيوندها ::
آرشيو ::
ارتباط با ما ::
خبرنامه ::
RSS2.0
تمام حقوق مادی و معنوی برای پایگاه اطلاع رسانی " پایگاه خبری خلیج فارس " محفوظ می باشد. طراحی و پشتیبانی : پویاسامانه |